بحران آب بیخ گوش ایران | ترکیه روی دجله و فرات سد زد و طالبان حقآبه سیستان را نمیدهد | وضعیت خطرناک ذخائر آبی در این استانها!
تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۸۵۳۸۱۵
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، علیرضا شریعت با اشاره به اینکه ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی در یک محیط خشک و نیمه خشک قرار گرفته و منابع آب محدودی داشته است و خواهد داشت، اظهار کرد: باید پذیرفت که مشکل کشورمان خشکسالی نیست و منابع آبی محدود است و این ما هستیم که باید به جای تقابل با این وضعیت، خود را با شرایط اقلیمی و محدویتهای آب سازگار کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: نباید به بارانی در برخی مقاطع تقریبا مناسب میبارد، دلخوش باشیم و در مواقعی که با کاهش میزان بارش مواجه میشویم زانوی غم بغل بگیریم؛ کما اینکه پیشینیان ما با انجام اقداماتی همچون احداث قنات و کشت محصولات کم آب بر و متناسب با اقلیم منطقه به استقبال این شرایط رفته و به نوعی خود را با اقلیم خشک و نیمهخشک سازگار کرده بودند.
انجام اقدامات توسعهای عامل تشدید بحران کمآبیوی با بیان اینکه متاسفانه طی دهههای اخیر حاکمیت با انجام اقدامات به اصطلاح توسعهای و بدون توجه به محدودیتهای منابع آب، محیط زیست کشور را با بحران شدید آبی مواجه کرده است،اظهار کرد: هر چند که بسیاری هم رشد جمعیت و به تبع آن افزایش مصرف آب شرب ، کشاورزی و صنعت را به عنوان عوامل اصلی بروز بحران کمبود آب معرفی میکنند ولی با نگاهی به کشورهای دیگر منطقه که تقریبا شرایط اقلیمی مشابه و شاید بدتری نسبت به ما دارند، متوجه میشویم که با انجام اقدامات و برنامهریزی دقیق کارشناسی و سیاست گذاری درست، همزمان با توسعه، مشکلات کم آبی خود را مدیریت کردهاند.
این کارشناس آب ادامه داد: این نشان میدهد نقش حاکمیت در ایجاد این بحران در ایران بسیار پر رنگتر بوده است چون حاکمیت، نقش مردم و ذینفعان محلی را در سیاستگذاری آب بهشدت کاهش داده و به جرات میتوان گفت به صفر رسانده است. برای نمونه در حوضه زایندهرود که طی قرنهای متمادی توسط مردم و براساس طوماری به نام طومار شیخ بهایی اداره میشد و همین جوامع محلی با استناد به آن عمل میکردند و علیرغم کم آبی هیچوقت جریان آب از سراب تا پایاب قطع نمیشد، هیچ اعتراضی از سوی جوامع محلی وجود نداشت. دقیقا از زمانی که دولتها با کنار گذاشتن مردم محلی، مدیریت این حوضه آبریز و رودخانه را تمام و کمال به عهده گرفتند و صرفا در قالب برنامههای توسعهای تیشه به ریشه طومار شیخ بهایی زدند، تنازعات اجتماعی به مرور افزایش یافت.
شریعت با اشاره به این که طی دو سه سال اخیر شاهد اوج این تنازعات بودهایم،اظهار کرد: طوماری که مبنای تعامل مردم و حاکمیت بود، متاسفانه به محل مناقشه تبدیل شد و هرچه این روند کم بارشی و خشکسالی تشدید شود قطعا تنازعات افزایش خواهد یافت.
تبدیل کمبود آب به بحران اصلی با مصرف ۷۲درصد از منابع آبی تجدیدپذیروی با اشاره به اینکه بر اساس آمارها و شاخصهای بینالمللی هر کشوری که بیش از ۴۰ درصد منابع تجدیدپذیر خود را مصرف کند با بحران کم آبی مواجه میشود، گفت: ما بیش از ۷۲ درصد منابع آب تجدید پذیر خود را مصرف کردهایم و این موضوع نشان دهنده حکمرانی غلط در زمینه آب است و بحران تامین آب که تا همین دو دهه اخیر به عنوان دومین بحران پیش روی کشور مطرح بود. امروزه به بحران اصلی کشور تبدیل شده است و اعتراضات پراکندهای که بهویژه در یکی دو سال اخیر در استانهای اصفهان ، خوزستان، یزد و .. رخ داده مبین همین مطلب است .
دبیر اجرایی فدراسیون صنعت آب ایران ادامه داد: در یک حکمرانی درست در کنار دولت و بخش خصوصی، حکمرانی محلی و دانش محلی قرار میگیرد و یک ترتیب نهادی چند مرکزی اتفاق میافتاد اما در کشور متاسفانه اینگونه نشد و عملا منابع آب به دولتها واگذار شد و هرگونه مخاطرهای اعم از خشکسالی و کم آبی که ذات و ویژگی این سرزمین بوده و هست از طرف مردم به دولتها نسبت داده شد.
وی عنوان کرد:همین شیوه حکمرانی غلط هم بهدرستی انجام نشده است و بین نهادهای متولی آب در کشور شامل وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست هم هیچ هماهنگی و همکاری درستی وجود ندارد؛ بهطوری که وزارت نیرو به جای مدیریت عرضه آب صرفا عرضه آب را به عهده دارد. از طرفی وزارت جهاد کشاورزی به جای مدیریت مصرف آب ، بر اساس اسناد بالا دستی صرفا وظیفه تولید مواد غذایی و به اصطلاح "خودکفایی محصولات کشاورزی" را به عهده دارد و صرفا متقاضی آب است و در طرف مقابل این دو وزارتخانه سازمان حفاظت محیط زیستی داریم که مسئول نگهداشت و پاسداشت محیط زیست و منابع طبیعی است ولی به دلیل ساختار بسیار ضعیف و شکننده در مقابل تصمیمهای این دو وزارتخانه عریض و طویل و قدرتمند به هیچ وجه قدرت بازدارندگی ندارند و به ماشین امضای طرحهای به شدت غیر توسعهای و مخرب منابع آب و .. تبدیل شده و به حاشیه رفته است.
ضرورت دوری از نگاههای حزبی و سیاسی برای مقابله جدی با بحرانهابه گفته شریعت در شیوه غلط حکمرانی آب، عدم همکاری و هماهنگی این سه نهاد متولی آب و محیط زیست که زیرمجموعههای دولت هستند "نور علی نور" است. با نگاهی به آمار و ارقام نگران کننده نزولات جوی در سال آبی ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ و میزان ذخائر آب سدهای اصلی کشور بهویژه سدهای استانهای دچار تنش آبی کشور اعم از تهران، خوزستان، اصفهان و خراسان متوجه میشویم که دیگر با این شیوه سیاستگذاری قادر به مقابله با بحرانهای اجتماعی و سیاسی نیستیم و لازم است بهسرعت با تغییر پارادایم و با بهرهگیری از همه ظرفیتهای ملی اعم از بخش خصوصی ، دانشگاهها و خبرگان علمی ، جوامع محلی و به دور از نگاه سیاسی و حزبی برای مقابله جدی با بحران پیش رو آماده شویم.
دبیر اجرایی فدراسیون صنعت آب ایران با اشاره به اینکه تغییر اقلیم مختص یک یا دو کشور و یا فقط کشور ما نیست و تقریبا همه کشورهای دنیا با این مشکل مواجه هستند و خاورمیانه و آفریقا به دلیل ویژگی منطقهای ،خیلی بیشتر از دیگر مناطق دنیا از این شرایط تاثیر گرفتهاند، اظهار کرد: آینده متعلق به کشورهایی است که خود را برای سازگاری با شرایط جدید مهیا کردهاند. کما اینکه ظرف همین چند سال اخیر شاهد اقداماتی همچون ایجاد سازههای عظیم روی رودخانههای مرزی در بعضی کشورها هستیم که از ورود آب به کشور مجاور جلوگیری کرده است تا بتوانند با استفاده از این حربه ضمن استفاده تمام و کمال از منابع آب موجود خود در مسیر توسعه ، از این ظرفیت برای امتیاز گیریهای سیاسی نیز استفاده کنند.
وی ادامه داد: در همین ارتباط میتوان به اقدامات کشور ترکیه در ایجاد سازههای عظیم و جلوگیری از ورود آب به دجله و فرات و .. اشاره کرد که تبعات این اقدام را امروزه در کشور خودمان، عراق، سوریه و... مشاهده میکنیم که علاوه بر نابودی مزارع کشاورزی این کشورها موجبات ایجاد ریزگردهای بسیار شدید در این کشورها شده است و یا میتوان به عدم همکاری طالبان در حقآبه سیستان در ایران اشاره کرد که نشان میدهد دنیای آینده متعلق به کشورهایی است که ضمن مدیریت منابع و مصارف آب ، خود را برای مواجهه و سازگاری با شرائط اقلیمی جدید آماده کردهاند.
افزایش گرمای بی سابقه درسال آبی جاریوی افزود: سال آبی جاری و کاهش شدید بارندگی بهویژه در مناطق تنشزا و وضعیت بد ذخایر سدهای کشور از طرفی و افزایش بیسابقه گرما در ابتدای سال ۱۴۰۱ و پیشبینی ماندگاری آن طی ماههای آینده از طرف دیگر موجبات افزایش مصرف آب در بخش کشاورزی، صنعت و شرب را به دنبال خواهد داشت و زنگ خطر جدی است که به صدا درآمده و لازم است که برای جلوگیری از تبعات سیاسی و امنیتی ضمن انجام اقدامات اساسی در زمینه صرفهجویی در مصرف آب در بخشهای مختلف در یک محیط تعاملی بین مسئولان و مردم به استقبال این شرایط برویم.
به گفته شریعت مردم کشور ایران همواره نشان دادهاند که در مواقع حساس توان انجام کارهای بزرگ را دارند، البته به شرط آنکه همه کشور و به دور از هرگونه نگاه حزبی و گروهی و با هر دیدگاه دلسوزانهای برای گذر از این بحران بزرگ بسیج شوند.
شریعت در پایان تصریح کرد:امروزه هیچکس منکر آن نیست که مدتهاست کشور ایران با شدیدترین تحریمهای ظالمانه بینالمللی دست و پنجه نرم میکند و با توجه به مشکلات شدید اقتصادی و معیشتی نباید با ذکر مطالب ناامید کننده کام مردم را تلخ تر کنیم ولی این واقعیت را باید پذیرفت که روزها و ماههای سختی به لحاظ بحران آب پیش روی ماست و این توان و تجربه ،اهمیت و دلسوزی در مجموعههای بخش خصوصی و صنعت آب کشور و همینطور مردم وجود دارد و فقط کافیست حاکمیت با اعتقاد به این توان و با بهرهگیری از آنها نه تنها این مشکل را مرتفع کند بلکه زمینه ایجاد بستری مناسب برای توسعه متوازن و پایدار کشور با احترام به منابع آب و محیط زیست فراهم شود .
کد خبر 671796 برچسبها خشکسالی آبمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خشکسالی آب انجام اقدامات محیط زیست منابع آب توسعه ای مصرف آب کم آبی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۸۵۳۸۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مدارا با طالبان بدون خط قرمز! / معلمان و دغدغه معیشت/رویا فروشی برای کسب ثروت
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که گزارش رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیسجمهور از ۱۰۰ برکناری با گشت ارشاد مدیران، تبدیل حکم اعدام «بابک زنجانی» به ۲۰ سال حبس، جنجال جدید طلافروشان و سیگنال نزولی دلار به بورس در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده ست.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
احمد مازنی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان معلمان و دغدغه معیشت نوشت: روز دوازدهم اردیبهشت، در ایران روز معلم نامگذاری شده و درکنار بزرگداشت مقام علمی و فضائل انسانی استاد شهید مرتضی مطهری، از معلمان تجلیل و درباره اهمیت نقش آنان سخنها گفته و همایشها برگزار میشود. اما همانند بسیاری از مناسبتها، این همایشها و تجلیل و تکریمها، در مقام عمل ره به جایی نمیبرد و معلمان و دغدغههایشان به فراموشی سپرده میشود. مایه تاسف است که در کشور ما نیازهای معیشتی به مهمترین دغدغه صنوف مختلف، از جمله معلمان تبدیل شده است، چرا؟ معمولا در پاسخ به این پرسش در مورد معلمان، جمعیت زیاد آنان را دلیل حقوق و مزایای اندک این قشر زحمتکش و اثرگذار جامعه میدانند. اما آیا زیاد بودن به معنی زیادی بودن است؟ همه ما میدانیم که شخصیت، باور، و رفتار فرزندان ما تحت تاثیر مستقیم تعلیم و تربیت معلمان است، و سلامت روان، جامعهپذیری، اعتماد به نفس، و هویت ملی و دینی فرزندان ما متاثر از آموزش و تربیت معلمان است، در این صورت اگر معلم آرامش روانی نداشته باشد، و به دلیل فقر مادی و مشکلات اقتصادی تمرکز لازم روی وظیفه و ماموریت اصلی خویش نداشته باشد، در این صورت چه انتظاری از خروجی نظام آموزشی میتوان داشت؟ به نظر میرسد رسیدگی به نیازهای معلمان باید در دستور کار فوری و مستمر دولت قرار بگیرد، و متولیان امر در دولت و مجلس میبایست با اهتمام بیشتری به این مهم بپردازند و موانع را از سر راه این عزیزان بردارند و از فرصت حضور معلمان و فرهنگیان و همه صاحبنظران که دغدغه تعلیم و تربیت فرزندان این آب و خاک را دارند برای کمک به حل این مشکل استفاده کنند، البته از نقش انجمنهای صنفی و سیاسی معلمان و فرهنگیان نیز نباید غافل شد این تشکلها میتوانند به دولت و مجلس در این زمینه و در سایر حوزهها کمک کنند. البته لازم به ذکر است که قانون رتبهبندی فرهنگیان که پس از سالها پیگیری در دولت دوازدهم و در نهایت در مجلس یازدهم به تصویب رسید گام مناسبی در جهت تأمین معیشت معلمان بود، اما در کنار ناکافی بودن این قانون، آییننامه رتبهبندی معلمان دارای نقاط ضعفهایی است که میتواند موجب ناکارآمدی این قانون شود.
شاخصهایی که در این آییننامه پیشبینی شده تاثیر مستقیم یا حتی غیرمستقیمی بر ماموریت معلم ندارد و شاخصهایی که مستقل از عملکرد معلم و عدم توجه به مدرسه محوری و سازوکارهای نامناسب ارزیابی در این آیین نامه که منجر به ارزیابی سلیقهای میشود و در نتیجه نامطلوب و ناکارآمد خواهد بود.
مدارا با طالبان بدون خط قرمز!
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان مدارا با طالبان بدون خط قرمز! نوشت: رواداری برای دولتها یک راهبرد مفید و موثر برای دستیابی به موقعیت در سیاستهای داخلی و خارجی است. اِعمال این راهبرد در زمینه سیاست داخلی هر قدر بیشتر باشد بهتر است، ولی در مورد سیاست خارجی اگر مرز مشخصی رعایت نشود، قطعاً زیانهای فراوانی به همراه خواهد داشت.
از حکمرانان یک نظام سیاسی دینی همچون نظام جمهوری اسلامی انتظار اینست که حداکثر رواداری را در سیاست داخلی اِعمال کنند و به این فرموده پیامبر خدا صلیالله علیه وآله پایبندی نشان دهند که اگر حاکم در عفو اشتباه کند بهتر است از اینکه در عقوبت کردن گرفتار خطا شود. «.. فان الامام لان یخطئ فی العفو خیر له من ان یخطئ فی العقوبه». متاسفانه سیاست داخلی ما بر این توصیه رسولالله مبتنی نیست و بعضی از حکمرانان ما تصورشان اینست که با سختگیری و فشار حداکثری در کیفر دادن میتوانند مردم را به مسیری که میخواهند سوق دهند. عجیب است که علیرغم تجربیات متعدد و مستمری که در زمینه کارآمد نبودن سیاست زور و فشار وجود دارد، این دسته از حکمرانان همواره بر استمرار این سیاست شکستخورده اصرار میورزند.
عجیبتر اینکه همین حضرات که اِعمال فشار حداکثری در سیاست داخلی را میپسندند، در زمینه سیاست خارجی به ویژه درباره بعضی کشورها که خطرناک بودنشان برای منطقه و آینده منافع ملی ایران اظهر منالشمس است، به رواداری کامل و بدون قید و شرط معتقدند! با اینکه طبق ضربالمثل معروف «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد» حکمرانان ما باید از کسانی که بدترین سابقه تروریستی، تکفیری، بدعهدی و پایبند نبودن به قوانین و مقررات بینالمللی را دارند برحذر باشند، آنها را به راحتی تحمل میکنند، تخلفاتشان را نادیده میگیرند و امتیازات زیادی در اختیارشان قرار میدهند.
امیرخان متقی، وزیر خارجه حکومت خودخوانده طالبان که از سران بدسابقه این گروه تروریستی تکفیری است، اخیراً ضمن انکار حضور داعش در افغانستان گفته است این گروه تحت حمایت سه کشور منطقه قرار دارد و این سه کشور داعش را حمایت میکنند و باعث ناامنی منطقه شدهاند. هرچند امیرخان اسمی از این سه کشور نیاورده، ولی آشنایان با تفکر او گفتهاند منظورش سه کشور تاجیکستان، ایران و پاکستان هستند که طبق ادعای این طالب متوهم، اولی نیروی انسانی داعش را تامین میکند، دومی راه عبور را برایشان باز میگذارد و سومی بودجه و مراکز برنامهریزی آنها را برعهده دارد.
جالب است که دولتمردان تاجیک و پاکستانی همواره از وجود گروههای متعدد تروریستی ازجمله داعش در افغانستان تحت حاکمیت طالبان خبر میدهند و این کشور را کانون ناامنی میدانند. از طرف دیگر، هر وقت قتل و غارت و جنایتی در افغانستان اتفاق میافتد حکومت خودخوانده طالبان آن را به گردن داعش میاندازد در حالی که همه میدانند طالبان با داعش تقسیم کار کرده و جنایتهای خود را به گردن داعش میاندازد و داعش هم که با طالبان همدست است، این تقسیم کار را پذیرفته و جنایات را گردن میگیرد. با اینکه این واقعیت کاملاً قطعی و روشن است، امیرخان متقی با وقاحت تمام ادعا میکند داعش در افغانستان حضور ندارد و این سه کشور حامیان داعش هستند.
پاکستان و تاجیکستان در حال تسویه حساب با طالبان هستند و آنچه مایه تاسف است اینست که ایران هنوز به سیاست مدارا با این گروه تروریستی تکفیری ادامه میدهد و این گروه علیرغم بدعهدیها و تخلفاتی که از قوانین بینالمللی دارد دائماً از ایران امتیاز میگیرد. در نزدیک سه سالی که طالبان بر افغانستان سلطه دارد هنوز حاضر نشده حقابه ایران از هیرمند را بدهد و اخیراً که سرریز سیل به سیستان رسید، طالبان آن را به عنوان حقابه ایران جا زد! امتیازات سیاسی و تجاری زیادی نیز از ایران میگیرد و مهمتر اینکه خطر ناامنی در ایران به دلیل ورود عناصر وابسته به طالبان هر روز افزایش مییابد، ولی حکمرانان ما به هشدارها اعتنا نمیکنند. حالا که امیرخان هم ایران را به همکاری با داعش متهم کرده آیا باز هم سیاست مدارا با طالبان جایز است؟ خط قرمز کجاست؟
رویا فروشی برای کسب ثروت
آرین احمدی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان رویا فروشی برای کسب ثروت نوشت: یک شبه پولدار شدن، یک ماهه رتبه برتر کنکور شدن، چاقی و لاغری فوری در عرض یک هفته و ... تبلیغاتی هستند که این روزها بسیار زیاد با آنها مواجه میشویم. از پیامکهای فراوان تبلیغاتی و آگهیهای اینترنتی و تبلیغات عجیب و غریب فضای مجازی گرفته تا انواع رسانهها، همگی پر شدهاند از تبلیغاتی با این مضامین و جالبتر آنکه خدمات خود را هم تضمین میکنند و البته گویی نظارت خاصی هم برایشان وجود ندارد و متاسفانه هر روز هم به تعدادشان افزوده میشود و شوربختانهتر آنکه مخاطبان بسیاری هم دارند و بسیاری از مردم با رویای یک شبه موفق شدن فریب اینگونه تبلیغات را میخورند و هزینههای مالی و زمانی و متاسفانه خیلی از اوقات روانی بسیاری را بابت اینگونه تبلیغات میپردازند.
به تازگی هم متاسفانه پای برخی سلبریتیها و بلاگرهای معروف به اینگونه تبلیغات باز شده و این گونه افراد سود جو هم نقش پر رنگی در تشویق و اعتماد مردم به پذیرش این گونه تبلیغات دارند! سلبریتیها و بلاگرهایی که متاسفانه نظارت خاصی برایشان وجود ندارد، هر چه دلشان میخواهد میگویند و تبلیغ میکنند و البته مالیاتی هم نمیپردازند!
پایین بودن سرانه مطالعه و کم بودن سواد رسانهای، افزایش روحیه فست فودی (روحیهای که تحمل صبر ندارد و میخواهد همه چیز را به سرعت همانند فست فود به دست بیاورد)، شرایط اقتصادی این روزهای مردم و از همه مهمتر نبود نظارت کافی و نبود دغدغهمندی لازم فرهنگی میتوانند از علل افزایش اینگونه تبلیغات و جذب مردم باشد. البته از نقش کسانی که با رانت و اختلاس یک شبه ثروتمند شده اند و جو روانی که در جامعه ایجاد میکنند هم نمیتوان به سادگی گذشت.
قطعا افزایش این مدل تبلیغات و همایشها میتواند تاثیرات بسیار بدی در جامعه و علی الخصوص نوجوانان و جوانان داشته باشد، از نوجوانان و جوانانی که به آنها القا میشود میتوانند بدون تلاش و طی کردن مراحل لازم به موفقیت برسند و تعاریف اصولی موفقیت را در ذهن ایشان تغییر میدهند، نمیتوان انتظار هدفمند و اصولی تلاش کردن و البته رشد و تعالی را داشت و همین مساله باعث شده این روزها تعداد کمتری از نوجوانان و جوانان اشتیاق به یادگیری علم و یا مهارت خاصی را از خود نشان دهند و متاسفانه خیلیهایشان با سودای یک شبه ثروتمند شدن و یا یک شبه موفق شدن روزهای ناب و طلایی جوانیشان را میگذرانند و حتی مشاغل و نحوهی زندگی پدر و مادر خود را به تمسخر میگیرند و اصولا با هرگونه کار کارمندی، کارگری، مهندسی و هر کاری که نیاز به تلاش دارد مخالف هستند و برایشان جذابترین شغل بلاگری است.
و، اما سه پرسش اساسی که مطرح میشود این است که ۱- با وجود تعداد بسیار زیاد نهادهای فرهنگی در کشور که عمدتا دارای بودجههای فراوانی هم هستند، چرا فرهنگ سازی لازم از قبیل آموزش سواد رسانهای به آحاد مردم و یا ترویج فرهنگ کار و تلاش و ... برای این مهم صورت نگرفته است؟ البته از سهم آموزش و پرورش در این مقوله مهم نمیتوان به سادگی گذشت!
۲-اصولا فرآیند کسب مجوز اینگونه تبلیغات و همایشها چگونه است و چطور نظارتی بر روی آنها صورت میگیرد؟
۳-آیا کشور به این میزان بلاگر و سلبریتی نیاز دارد؟ کمبود نیروی ماهر و کارمند و کارگر متخصص در آینده چگونه تامین خواهد شد؟
به نظر میرسد عدم فعالیتهای فرهنگی و رسانهای لازم در جهت از بین بردن جو چنین تبلیغات و افکاری میتواند خسارات جبران ناپذیری را به فضای کاری و روانی جامعه و علی الخصوص نوجوانان و جوانان وارد سازد، و انتظار میرود نهادهای فرهنگی و نظارتی هر چه سریعتر در جهت مقابله با این مقوله جدید اجتماعی تمهیدات لازم را بیاندیشند.